توپولوژی مددکاری اجتماعی
آنچه در این نوشتار قصد آن را داریم، فهم جایگاه عرصه هایی است که مددکاری اجتماعی در آن ورود می کند که آن عرصه ها به مثابهٔ شیوه ای که عبارت است از مددکاری اجتماعیِ فردی، گروهی و جامعه ای، در یک ریختی توپولوژیک و پیوسته یافتیم و این سه عرصه را درهم تنیده دیدیم و همانطور که توپولوژی تلاش می کند که تعریفی ریاضی گونه از مفهوم پیوستگی ارائه دهد، ما در اینجا از آن برای مطالعه ساختار مددکاری اجتماعی بهره می بریم.
مثال هایی که جلوتر می آید را از “مددکاری اجتماعی کارگران و کارمندان” که پژوهشی است پیشرو و در حال انجام، استفاده میکنم.
مددکاری اجتماعی را (همانطور که در ابتدای کتابهای مددکاری اجتماعی، مکرر آمده) در سه شیوه ی مزبور می توان به کار برد که ما آن را در سه سطح زیر تقسیم کردیم؛
- سطح ماکرو (کلان): مددکاری جامعه ای
- سطح مِزو (میانی): مددکاری گروهی
- سطح میکرو (خُرد): مددکاری فردی
مددکاری اجتماعی در اصل در قلمروی مددکاری جامعه ای تعریف می شود و مددکار اجتماعی ای هم که وارد حوزهٔ فردی یا گروهی می شود، دیدگاه جامعه ای نسبت به کارش دارد اما سام آرام روش اصلی مددکاری اجتماعی را مددکاری فردی می داند (ر.ک مقاله مددکاری اجتماعی در کارگاه، ۱۳۸۱؛ ۱۵)
همین طرز نگاه فردی، منجر به نگهداشتن مددجو در همان فردیت خودش هست و عاری از نگاهی درهم تنیده به وضعیت فرد و جامعه می باشد که دست آخر منجر به قدرت افزایی صاحبان قدرت میشود (انتقادات تفصیلی در پژوهش پیشرو “مددکاری اجتماعی منفی” بیان میگردد).
عرصه های مددکاری اجتماعی در یک فضای توپولوژیک، بدین صورت می باشد:
مددکاری فردی (کارگر یا کارمند) × مددکاری گروهی (کارگران یک کارخانه یا کارمندان دفتر اداری) × مددکاری جامعهای ( کارگران و کارمندان محله) = مددکاری اجتماعی.
این سه فقط به صورت پیوسته و باهم، مددکاری اجتماعی را شکل می دهد و مددکار اجتماعی ای که وارد یکی از آنها بشود بدون توجه به آن دوی دیگر، کار مددکاری اجتماعی را به صورت کامل انجام نداده است.