تقویت حسگرها یا سنسورهای اجتماعی؛ از طریق مطالبه گری اجتماعی
« به نام آنکه بودنمان یادی از اوست »
گذشت زمان بر آنها که:
منتظر می مانند، بسیار کند
و بر آنها که می هراسند، بسیار تند
و بر کسانیکه زانوی غم در بغل می گیرند، بسیار طولانی
و بر آنها که بر سر خوشی می گذرانند، بسیار کوتاه است
اما برای ما مددکاران اجتماعی که عشق ورزیدن به انسانها را از بزرگ مددکار تاریخ عالم بشریت حضرت امیرالمومنین علی (ع) الگو گرفتیم و در سرلوحه حرفه ای مان قرار دادیم، زمان را آغاز و پایانی نیست، لذا انجمن مددکاران اجتماعی ایران به مناسبت ولادت حضرت علی (ع) در نیمه اول اردیبهشت ماه سال ۹۵ همانند سنوات گذشته همایش و جشن مددکاری اجتماعی را تحت عنوان « مطالبه گری در حوزه های اجتماعی » با مشارکت دستگاههای مختلف در کشور، برگزار می نماید.
* ضرورت تقویت حسگرها یا سنسورهای اجتماعی از جمله مطالبه گری اجتماعی در جامعه
در تعریفی ساده مطالبه گری اجتماعی یعنی « خواستن و طلب کردن حقوق اجتماعی و قانونی که در قوانین کشور تصریح و تأکید شده است از سوی اقشار مختلف جامعه در تمامی سطوح »
مطالبه گری در کلام امیرالمومنین: حضرت علی (ع) در خصوص حق متقابل حاکم و مردم عبارتی بسیار قابل تأمل دارند به این مضمون که می فرمایند: « من را بر شما حقی است و شما را بر من حقی است، حق من این است که شما از من اطاعت کنید و حق شما بر من این است که مرا در نهان و آشکار نصیحت کنید.»
مطالبه گری در کلام بنیانگذار انقلاب اسلامی، امام خمینی ( ره ):
« در جمهوری اسلامی همه باید با انتقادها و طرح اشکالات راه را برای سعادت جامعه باز کنند. البته انتقادها غیر از برخورد خطی و جناحی است »
مطالبه گری در کلام مقام معظم رهبری (مد ظله العالی):
« از نظر من هیچ کس مصونیت آهنین ندارد همه در مقابل قانون و مسئولیت های خودشان پاسخگو هستند و باید جواب دهند. همیشه این ملت نیاز دارد به اینکه مسئولان او پاسخگوی مسئولیت های بزرگ خودشان در مقابل ملت باشند و روح پرسش و مطالبه گری در مردم وجود داشته باشد.»
با بررسی دیدگاههای حضرت علی (ع)، بنیانگذار انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری پیرامون لزوم نقدپذیری مسئولین و تقویت روحیه مطالبه گری در مردم، مشخص می شود که از جانب ایشان، اصرار جدی بر نقد سازنده و مطالبه دلسوزانه، از مدیران اجرایی کشور در جهت پیشبرد اهداف اسلام و انقلاب اسلامی در جهت رفع امور مسلمین وجود دارد. لذا با توجه تأکیدات مؤکد در این زمینه، پس چرا تاکنون فرهنگ مطالبه گری اجتماعی در ایران نهادینه نشده و مورد غفلت واقع شد؟ آیا فرهنگ مطالبه گری در همه حوزه های جامعه نهادینه می شد کسی جسارت ادعای ورود به عرصه های حاکمیتی سنگین تر را داشت؟ مسلماً پاسخ منفی است، لذا برای روشن تر شدن موضوع به این تحلیل توجه کنید:
کسانی که تا حدودی با مسائل فنی آشنا هستند، میدانند که برای تحت نظر داشتن موتورها یا دستگاههای مختلف، تعدادی حسگر یا سنسور در قسمتهای گوناگون یک دستگاه نصب میشود که وظیفه آنها، اندازهگیری درجه حرارت، فشار، رطوبت و سایر کمیتهای فیزیکی و انتقال این اندازهها به مسئول دستگاه است، تا اگر این کمیتها با تغییرات قابل توجهی مواجه شدند که نشاندهنده بروز اختلال در کارکرد دستگاه و احتمال خرابشدن عملکرد یا کالای تولیدی و حتی رخ دادن سانحه و خطر است و کارگر مربوطه فوری در جهت رفع اشکال دستگاه اقدام کند. نمونه عادی این حسگرها که همه با آن آشنا هستیم، درجه حرارت آب موتور خودرویی است که با آن رانندگی میکنیم. ما از طریق این حسگر و نمایش آن در پشت فرمان خودرو متوجه میشویم که وضعیت درجه حرارت آب طبیعی است یا به هر دلیلی به مرز خطرناک رسیده که در صورت بیتوجهی، اصطلاحا موتور سوخته خواهد شد و خودرو از حرکت باز خواهد ایستاد.
همانطور که وسائل و دستگاههای گوناگون از طریق حسگرها تحت نظارت هستند، جامعه نیز باید حسگرهای لازم را داشته باشد. آمار و اطلاعات، پژوهشهای اجتماعی و نیز پژوهشگران اجتماعی خبره و مهمتر از همه مطالبه گری اجتماعی در جامعه مجموعهای را تشکیل میدهند که نقش این حسگرها را در رابطه با جامعه ایفا میکنند. البته به هر میزانی که جامعه باز و آزاد باشد، تغییرات رفتاری مردم خیلی سریع دیده خواهد شد، برای مثال اگر سوپاپ یا دریچه اطمینان زودپز و دیگ بخار انعطافپذیر باشد، افزایش دما و فشار داخل زودپز به سرعت با تخلیه بخار خنثی میشود، ولی اگر جامعهای بسته و غیرآزاد باشد، به همان نسبت مثل زودپزی رفتار میکند که دریچه اطمینان آن دچار مشکل و گرفتگی شده و لذا فشار و دمای داخل زودپز بالا میرود، بدون آن که آشپز متوجه این مساله باشد و فقط وقتی متوجه خواهد شد که زودپز منفجر شود.
در هرحال چند سالی است که حسگرهای اجتماعی جامعه ما نه تنها در مقایسه با گذشته چندان قوی نبوده، بلکه ضعیف تر نیز شده است و کمتر کسی میتواند با قاطعیت و مستند به اطلاعات و آمار معتبر، کسی را قانع کند که برخی از شاخصها و کمیتهای اجتماعی ما در خط قرمز و خطر قرار دارد و چه بسا درحال عبور از این خط است. ولی شواهد و قرائنی وجود دارد که میتوان با استناد به آنها زنگ خطر را در برخی از حوزه های اجتماعی به صدا در آورد. لذا باید در این خصوص هوشمندانه عمل نمائیم تا فرصت استفاده از حسگرهای اجتماعی در جامعه ( مطالبه گری اجتماعی و …) را برای برقرای و ارتقای نشاط و سلامت اجتماعی، آرامش در بین مردم جامعه و … از دست ندهیم، چرا که هر چقدر شاخص های رفاه اجتماعی، سلامت اجتماعی و سرمایه اجتماعی در جامعه ای بالاتر باشد به همان میزان با کاهش آسیبهای اجتماعی، فقر، محرومیت و … و متقابلاً شاهد کاهش هزینه در این بخش خواهیم بود.
همانگونه که می دانیم مطالبهگری از حقوق اولیه آحاد مردم جامعه است. اما اکثر مردم جامعه ما به دلایل مختلف از جمله نداشتن دغدغه حوزه اجتماعی، عدم آگاهی و شناخت کافی مردم از حقوق قانونی و اجتماعیشان و تاثیر آن بر زندگی و اجتماع و با بیان اینکه « نمیدانیم و اطلاع نداریم کجا برویم و به چه کسی بگوییم » و همچنین نبود فرهنگ مطالبه گری در بین مردم موجب شده تا کمتر بتوانند از این حق خود در جامعه استفاده نمایند. لذا مددکاران اجتماعی با توجه به نقش های متفاوتی از جمله ( مدیریت اجتماعی، سیاستگذاری اجتماعی، سلامت اجتماعی، نظم اجتماعی، سرمایه اجتماعی، مشارکت اجتماعی، پیشگیری اجتماعی، مطالبه گری اجتماعی، حقوق اجتماعی، حمایت اجتماعی، آینده نگری اجتماعی و نشاط اجتماعی، توسعه اجتماعی، مدیریت تغییرات و دگرگونی های اجتماعی، مسئولیت اجتماعی، توانمندسازی اجتماعی، انسجام اجتماعی، رفاه اجتماعی، تسهیل گری اجتماعی و در نهایت بهزیستی اجتماعی) که در جامعه بر عهده دارند، مطالبه گری اجتماعی تخصصی را چند سالی است از طریق انجمن مددکاران اجتماعی ایران بعنوان یک تشکل صنفی غیر دولتی آغاز کرده اند و به سیاستگذاری، تشخیص، رصد و پیگیری مسائل تخصصی و حرفه ای رشته ی خود پرداخته اند و هدف از این کار، تشویق و حساس سازی مسؤولین به پیگیری کارآمدتر در حل مسائل اجتماعی و تحذیر ایشان از کوتاهی های احتمالی است؛ به صورتی که مسؤولین هر بخش، احساس کنند فعالیت هایشان توسط تشکل های غیر دولتی رصد و پالایش می شود؛ بلکه دچار کوتاهی و سستی نشوند.
البته ما مددکاران اجتماعی اعتقاد و باور داریم که مطالبه گر ضمن اینکه باید اصول و قواعد مطالبه گری را نیک بداند و حرفه ای عمل کند بلکه باید درک صحیحی از مشکلات و کمبودهای مردم جامعه اش داشته باشد تا بتواند در قالب های صحیحی در راستای بر طرف کردن این معضل، روشنگری نماید تا نتیجه مطلوب و دلخواه بدست آید. چرا که در غیر اینصورت نه تنها نتیجه مورد دلخواه مردم جامعه و مسئولین که همان توسعه و پیشرفت می باشد حاصل نخواهد شد بلکه به بحران بی هنجاری در جامعه منجر خواهد شد.
براساس تجربه کشورهای توسعه یافته دارا بودن روحیه مطالبه گری، مشارکت جو و ناظر توانسته تاثیر زیادی در رشد و توسعه، رفع کمبودها، معضلات و مشکلات اجتماعی داشته باشد و بالعکس ضعف و سستی در این زمینه سبب ایجاد کاستی ها، فقر، محرومیت و تبعیض در سیستم ها بوده و به تدریج موجب گسترش آسیبهای اجتماعی، افزایش جرایم، کاهش سرمایه اجتماعی و اعتماد اجتماعی، ضعف مشارکت واقعی اجتماعی، نهادینه نشدن مسوولیت اجتماعی، پایین آمدن شاخصهای نشاط اجتماعی در جامعه شده است. به طوری که اگر اهمیت آن را در توسعه و آبادانی جامعه در مقایسه با عواملی همچون بودجه و اعتبارات، بیشتر در نظر نگیریم کمتر هم نخواهد بود.
البته بی توجهی یا کم اهمیتدادن جلوه دادن حقوق اجتماعی از جانب هرکسی که باشد موجب خواهد شد تا جامعهای بیمار داشته باشیم که از بیماری مزمنی رنج میبرد و امید خود را برای بهبودی و سلامتی از دست میدهد و دست از تلاش برمیدارد. بدونشک افزایش مطالبهگری اجتماعی و بسترسازی در این زمینه و هراسنداشتن از مطالبه حقوق اجتماعی توسط مردم و سازمانهای غیردولتی و رسانهها، اعتماد اجتماعی بیشتر به مسوولان را بهدنبال خواهد داشت و پاسخگو بودن مسوولان و افزایش پرسشگری در جامعه ضمن افزایش نظارت و کنترل اجتماعی ضامن امنیت اجتماعی پایدار، شایسته سالاری، استفاده صحیح از منابع، توسعه شاخصههای رفاه اجتماعی و افزایش رضایت اجتماعی را بهدنبال خواهد داشت.
غلامعلی قربانی- عضو هیات مدیره انجمن مددکاران اجتماعی ایران