باشگاه تاب آوری: گوش کردن به روایتی که فرد برای شما تعریف می کند نقشی کلیدی در یافتن دلیل اصلی از دست رفتن تاب آوری او دارد. حالا ممکن است از خود بپرسید به فرض اینکه من متوجه دلیل آن شدم، چطور باید به او کمک کنم تاب آوری خود را از نو به دست آورد؟ جواب این سوال این است که باید از طریق کوچینگ وارد عمل شوید. روش های بسیار زیادی در کوچینگ برای حل و فصل کردن مسائل مربوط به تاب آوری وجود دارد.
در این جا به شما نشان خواهد داده شد که چطور از طریق بررسی دقیق روایت فرد این کار را انجام دهید. راه های زیادی وجود دارند که از طریق آنها می توانید مطالبی را که افراد در روایت هایشان مطرح می کنند مورد ارزیابی و بررسی قرار دهید. شما بعنوان کوچ باید بتوانید از بین راه های موجود یکی را انتخاب کنید، زیرا با فرآیندی که منجر به تغییر روایت می شود و همچنین چالش هایی که در سر راه این تغییر برای افراد قرار دارند آشنا شده اید.
مراجعان داستان هایی دارند که محکم به آنها چسبیده اند. در حقیقت این داستان ها، داستان خودشان در زندگی و جهان است. ولی تفاوتی که بین بچه ها و بزرگسالان وجود دارد این است که بچه ها تاریخ مصرف داستان ها را می فهمند و تشخیص می دهند که دیگر باید این داستان را رها کرد و وارد مرحله ی بعدی و داستان جدیدی شد. بر خلاف بچه ها، بزرگسالان معمولاً اتفاقات و داستان های گذشته را رها نمی کنند و داستان هایی را که مانع پیشرفت و حرکت شان در زندگی می شوند در ذهن نگه می دارند. در اینجاست که کوچ با شنیدن این داستان ها باید متوجه موانعی که آنها بر سر راه پیشرفت مراجع قرار داده اند بشود و به مراجع کمک کند داستان جدیدی برای خود بسازد.
کاری که باید در کوچینگ انجام داد این است که به فرد کمک کنیم روایت جدیدی بسازد که از طریق آن بتواند تاب آوری خود را دوباره به دست آورد و در ضمن باید به او یادآوری کنیم که تغییر دادن روایت کار آسانی نیست.
اگر واقعاً قصد داریم به مراجعان مان کمک کنیم تا بتوانند روایت خود را تغییر دهند، باید بپذیریم که آنها به شدت به روایتی که برای ساخته اند وابسته هستند و تغییر دادن آن برایشان کار ساده ای نیست. نباید سختی تغییر کردن را دست کم گرفت. اغلب وقتی با ایده ای هم آمیخته می شویم، تقریباً غیر ممکن است بتوانیم در ورای آن ایده را ببینیم، و در نتیجه بسیار سخت است که باور کنیم به غیر از ایده ای که در ذهنمان است ممکن است ایده و نظر دیگری هم وجود داشته باشد.
گسستن و جدا شدن یعنی به مراجع کمک کنیم از افکاری که با آنها هم آمیخته شده فاصله بگیرد و در نتیجه میزان تاثیرگذاری آنها را تعدیل کند.
ولی این باور هم درست نیست که هر چه سن انسان بالاتر می رود دیگر تغییر کردن غیرممکن می شود قابلیت مدیریت کردن پیچیدگی های ذهنی به هیچ عنوان در بزرگسالی از بین نمی رود.
در واقع حقیقت این است که هر چه بزرگتر می شویم قابلیت مدیریت کردن پیچیدگی در ما بیشتر می شود. اگر بخواهیم به صورت نموداری توضیح دهیم، این قابلیت بیشتر شبیه یک موج سینوسی است تا یک خط صاف. به این معنی که در طول زندگی، بعضی اوقات در حال ایجاد تغییر هستیم و بعضی اوقات در یک وضعیت پایدار و ثابت به سر می بریم. بعضی اوقات افراد به باورها و دانش کنونی خود تکیه می کنند و در بعضی مواقع دانش خود را بسط می دهند و باورهای جدیدی در خود ایجاد می کنند. حالا مهارت و توانایی کوچ در این است که به مراجع کمک کند توانایی بسط دادن دانش و تغییر باورها را در خود ایجاد کند. برای انجام این کار، کوچ باید به مراجع کمک کند تا بتواند حس امنیت و اطمینان برای ایجاد تغییر را در خود ایجاد کند، و سپس به او کمک کند که این حس امنیت را در خود قویتر کند تا بتواند به خوبی با پیچیدگی ها مواجه شود. در واقع توانایی تحمل پیچیدگی است که منجر به تغییر روایت می شود و تاب آوری مفهوم الزامی این فرآیند است .
نویسنده: دکتر مقدسی؛ خانه تاب آوری