بنیاد علمی مددکاری اجتماعی
مددکاری اجتماعی در وهله اول یک شغل مبتنی بر حل مسأله است
بنیاد علمی مددکاری اجتماعی
پایگاه خبری اختصاصی مددکاری اجتماعی
اجرای عملی مددکاری اجتماعی از نظر علمی پشتیبانی می شود. دانش به خودی خود ارزشمند نیست. مددکاری اجتماعی مبتنی بر مجموعهای متنوع از دانش است، البته دانشی که از حوزههای مختلف علوم اجتماعی و زیستشناسی استخراج شده است.
در مددکاری اجتماعی، مانند هر رشته دیگری سه نوع دانش وجود دارد:
۱) دانشی که در قدم های خود قرار گرفته است.
2) دانش نظری که باید به دانش تجربی تبدیل شود.
3) دانش فرضی یا حکمت عملی باید به دانش فرضی تبدیل شود و سپس ارزیابی گردد.
برای تکمیل دانش مددکاری اجتماعی از علوم مختلف جامعه شناسی، روانشناسی، مردم شناسی، علوم سیاسی، اقتصاد، زیست شناسی، روانپزشکی، حقوق و پزشکی استفاده می شود.
همه رشته ها کمک قابل توجهی به درک ما از طبیعت انسان کرده اند. مددکاران اجتماعی از تخصص خود برای کمک به گروه هدف خود در مواجهه با مشکلات و ناملایمات استفاده می کنند.
انسان دوستی محور اصلی مددکاری اجتماعی است. به دلیل اینکه مددکاری اجتماعی مبتنی بر اصول علمی است، به «انسان گرایی علمی» معروف است.
مددکاری اجتماعی بر مجموعه ای از آرمان ها بنا شده است که در صورت ترکیبی، «فلسفه مددکاری اجتماعی» را تشکیل می دهند.
اساس مددکاری اجتماعی اعتقاد به ارزش و منزلت ذاتی انسان ها است. انسان به خاطر انسان بودنش مورد احترام است نه به خاطر ثروت و قدرتش. طبیعت انسان به هر فردی ارزش و منزلت می بخشد که به همین دلیل، همه انسان های دیگر باید به آن احترام بگذارند. تبعیض در مددکاری اجتماعی بر اساس نژاد، رنگ، قومیت، جنسیت یا مذهب دیگری ممنوع است.
مددکاری اجتماعی با «داروینیسم اجتماعی» و مفهوم «بقای شایسته ترین» مخالف است. این بدان معناست که مددکاران اجتماعی باور ندارند که در جامعه فقط قوی ها زنده می مانند و ضعیف ها نابود می شوند.
کسانی که بیمار، ناتوان یا نیازمند کمک هستند برای مددکاران اجتماعی به همان اندازه مهم هستند که سایر افراد عادی و یا توانمند اهمیت دارند.
افراد انسانی به عنوان یک کل، منهای توجه به تفاوت های روانی، اجتماعی یا اقتصادی، با ارزش و منزلت یکسان در نظر گرفته می شوند.
مددکار اجتماعی به توانایی فرد اعتقاد دارد و در عین حال تفاوت های فردی انسانها را نیز تصدیق می کند. بر خودتعیینیِ فردی به عنوان یک اصل مهم و اخلاقی تاکید می شود.
مددجو را باید هم از منظر داخلی و هم از منظر فرهنگی درک کرد. در مددکاری اجتماعی «آرمان گرایی و رئالیسم» در کنار هم هستند.
اگرچه افراد انسانی برای مددکار اجتماعی بسیار مهم هستند، اما به همان اندازه و چه بسا بیشتر، جامعه نیز برای مددکاران اجتماعی پراهمیت است. محیط اجتماعی تأثیر بسزایی بر شخصیت افراد دارد.
با این حال، فرد باید در نهایت مسئولیت اعمال و رفتار خود را بپذیرد. مددکار باید تلاش کند مشکلی که مراجع یا مددجو را ناراحت می کند حل نماید.
در نتیجه، مددکاری اجتماعی در وهله اول یک شغل مبتنی بر حل مسأله است.