«شما با تلفن ۱۲۳، اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی تماس گرفته اید. لطفا جهت ارتباط با کارشناسان منتظر بمانید». این صدا برای بسیاری از مردمی که با انواع آسیب های اجتماعی از جمله افکار خودکشی دست و پنجه نرم می کنند، ناآشناست. سامانه ای که قصد کمک برای رفع آسیب های اجتماعی مردم را دارد، هنوز جای پای خود را در تمام شهرها باز نکرده و با دغدغه کمبود مددکار روبهرو است، تا جایی که چندی پیش حبیب ا… مسعودیفرید، مدیر کل سابق دفتر آسیب های اجتماعی بهزیستی گفت: حداقل سه هزار کمبود نیرو در اورژانس اجتماعی وجود دارد و نیروهای فعلی نیز به دلیل عدم استخدام رسمی، به محض جذب نیرو در ارگانی دیگر بهزیستی را ترک می کنند.
به گزارش وبسایت تخصصی مددکاری اجتماعی ۲۰۱۵، روزنامه آرمان نوشت: به گفته او ۱۴۰ شهر بالای ۱۵۰ هزار نفر نیز اورژانس اجتماعی نداشته و از خدمات آن محرومند. با وجود این، آنچه بیشتر فعالیت این مرکز را به چالش می کشاند، مشکلات حل نشده آن است، چرا که می خواهد مرهم زخم متقاضیان خودکشی یا نجات یافتگان این معضل باشد، در حالی که خود نیازمند کمک است تا نارسایی های خود را مرتفع کند.
اخیرا شاهد خودکشی هایی در اقصی نقاط ایران بوده ایم و با وجود خودکشیهای سریالی دانش آموزان، چند خودکشی در خیابان های تهران آنچنان خبرساز شد که اهالی و کسبه این محلات، پل معروف خودکشی ها را پل مرگ نامیدهاند. هر چند بسیاری از متقاضیان خودکشی که معده هایشان را مملو از قرص می کنند یا رگ دست خود را می زنند، از بیمارستان ها نجات یافته و در فهرست افراد جان باخته قرار نمی گیرند، اما نگرانی از افزایش این معضل آن چنان پر رنگ شده است که وزیر بهداشت و درمان هشدار داده مبادا خودکشی اپیدمی شود. بر اساس آمارهای موجود در سال ۱۳۹۱ تهران با ۴۰۹، کرمانشاه با ۲۷۱ و گیلان با ۲۳۱ مورد فوتی، بیشترین و استان های خراسان جنوبی با ۱۸، کهگیلویه و بویراحمد با ۲۴ و خراسان شمالی با ۲۵ فوتی کمترین موارد مرگ ناشی از خودکشی را به خود اختصاص دادهاند که از این میان بیشترین آمار خودکشی به شیوه «حلقآویز» بوده است. در سال ۲۰۱۰، ۴/۷ نفر در هر صد هزار نفر بر اثر مرگهای مشکوک به خودکشی فوت کردهاند. این در حالی است که احمد شجاعی رئیس سازمان پزشکی قانونی ایران در مرداد ماه ۱۳۹۳ با اشاره به افزایش خودکشی در ایران گفت: «چهار هزار و ۵۵ نفر در سال ۱۳۹۲ در اثر خودکشی جان باختهاند.» او همچنین اردیبهشت امسال نیز گفت: در سال گذشته آمار تلفات خودکشی در کشور ۸/۱ درصد کاهش یافت و ۴۰۲۰ نفر بر اثر خودکشی در کشور جان خود را از دست دادند. در حالی که این رقم در سال قبل از آن ۴۰۹۵ نفر بود. بر اساس اعلام روابط عمومی پزشکی قانونی، در سال گذشته از کل تلفات خودکشی در کشور ۲۸۸۷ نفر مرد و ۱۱۳۳ نفر زن بودند. بنابراین آنچه بیش از پیش این معضل را بر سر زبان ها می اندازد و آن را صدرنشین بحث داغ محافل می کند، روند رو به رشد خودکشی، ناکارآمدی و عدم آگاهی مردم از مراکز مداخله است، چرا که در گذشته معمولا افرادی که از نظر سنی از آب و گل درآمده بودند، به دلایل مختلفی از جمله شکست عاطفی، فقر، بیکاری، بی آبرویی و … اقدام به خودکشی می کردند، اما امروزه معضل خودکشی بازه سنی مشخصی ندارد و در مواردی حتی گریبان کودکان و نوجوانان را گرفته است. برخی کارشناسان یکی از دلایل خودکشی بین نوجوانان را دسترسی آسان و زودتر از موعد به اطلاعات میدانند، چرا که برخی از آنان با توجه به شرایط روحی خود قادر به هضم بسیاری از مسائل نیستند و با الگوبرداری از فیلم ها و اطلاعات غلطی که در فضای مجازی می پیچد، به خودکشی ترغیب می شوند. بر این اساس پرداختن به این مساله بیش از پیش اهمیت یافته است، چون دیگر خانواده و متصدیان مدرسه و دانشگاه به تنهایی نمی توانند با سپر خود بلای این معضل را دفع کنند، تا جایی که مرکز مداخله اورژانس اجتماعی نیز کمر همت بسته و به کمک کاهش این معضل شتافته است.
۶۵۰ هزار تماس با اورژانس اجتماعی
بر اساس این آمارها این سوال پیش می آید که آیا اورژانس اجتماعی بحران زده که هنوز برای ارتقای خود نیاز به زمان دارد، می تواند در کاهش این معضل کوشا باشد؟ اورژانسی که آنقدر ناشناخته است که معاون اجتماعی بهزیستی گزارش داده تا پایان سال ۹۴، تنها ۶۵۰ هزار بار در ازای میلیون ها پرونده قضائی، به این مرکز زنگ خورده است. در حالی که فقط ۱۵۰ هزار بار آن مرتبط بوده است. مرکزی که از سال ۷۸ به راه افتاده و به کسانی که از خانه فرار کرده اند، دختران و زنانی که آسیب دیده اند، همسرانی که از خانه بیرون رانده شده اند، کودکانی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند، کسانی که اقدام به خودکشی کرده اند، افراد دارای اختلال هویت جنسی یا سایر افراد که در شرایط بحرانی قرار گرفته اند، خدمات ارائه میدهد. اورژانسی که ۲۴ ساعته و رایگان است و می تواند حضوری یا تلفنی به یاری مراجعه کنندگان بیاید.
این در حالی است که رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در مورد اورژانس اجتماعی می گوید: این مرکز به مرور توسعه یافته و به نسبت قبل، ظرفیت آن بیشتر شده است. حتی مصوبه هیات دولت در سال ۹۲ هم صحت آن را مشخص می کند. گرچه این مرکز به اندازه ۱۱۰ شناخته شده نیست، اما باز هم پرطرفدار دارد. این در حالی است که میتوانیم با توجه به میزان تماس های دریافتی اورژانس اجتماعی و پرسشگری از مردم عادی در مورد آگاهی از وجود این مرکز، در یک حساب سرانگشتی تعداد طرفداران آن را تخمین بزنیم. گرچه در اصل تلاش ها و فعالیت این مرکز بر کسی پوشیده نیست، اما فقدان اطلاع رسانی و فرهنگسازی در این زمینه به خوبی حس می شود. سید حسن موسوی چلک موسس این اورژانس عنوان می کند: تا زمانی که من در مرکز مشغول به فعالیت بودم، حجم مراجعان بالا و امکانات و تسهیلات رسیدگی به این افراد کم بود. او ادامه می دهد: باید در وهله اول به فکر ایجاد امکانات و تسهیلات برای این مرکز باشیم و بعد حجم مراجعه به آن را بالا ببریم. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران می گوید: اگر آییننامه دولت در این مرکز اجرا شود، قطعا فعالیت این اورژانس روز به روز بهتر خواهد شد، اما باز این سوال پیش می آید که اجرایی کردن این آیین نامه در چه بازه زمانی می تواند کمبود سه هزار نیروی انسانی را جبران کند و ۱۴۰ شهر محروم باقیمانده را پوشش دهد؟ در حالی که وقوع خودکشی در میان افراد آسیب دیده غیر قابل پیش بینی است.
برای مشکلات اجتماعی با ۱۲۳ تماس بگیرید
افراد آسیب دیده برای خارج شدن از بحران های زندگی خود نیاز به نیروهای آموزش دیده و خبره در این زمینه دارند، در حالی که کمبود مددکار کارآمد و متخصص، مساله همیشگی در ایران است. با وجود این، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به الگو برداری نوجوان از فضای مجازی در مورد پدیده خودکشی می گوید: ما مددکار کم داریم، اما کارشناسان اورژانس اجتماعی با آموزش هایی که دیده اند تا حدود زیادی می توانند آسیب های اجتماعی ناشی از استفاده نوجوانان از فضاهای مجازی را کاهش دهند. او ضمن اشاره به اینکه برخورد سلبی با خودکشی مناسب نیست، میافزاید: آمارهای رسمی در مورد خودکشی واقعی نیست، چرا که بسیاری موارد به دلیل استفاده از دفترچه بیمه ثبت نمی شود، اما باید بدانیم که اگر معضل خودکشی را مدیریت نکنیم، دچار آسیبهای اجتماعی دیگری خواهیم شد. موسوی چلک درباره هدف اصلی اورژانس اجتماعی ادامه می دهد: ما می خواهیم که مردم مرکزی همچون اورژانس اجتماعی برای حل مشکلاتشان داشته باشند. او عنوان میکند: باید ظرفیت ها را بالا برد که مردم با بروز مشکل با خط ۱۲۳ تماس بگیرند. برای مثال اگر فردی افکار مرتبط با خودکشی را در ذهن دارد، می تواند با مشاوران و روانشناسان در سامانه ۱۴۸۰ صحبت کرده و این افکار را از ذهن خود بیرون کند.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران تصریح می کند: بسیاری از افرادی که دست به خودکشی زده اند، پشیمانند و این موضوع به نادانی و عدم شناخت منابع اجتماعی بر میگردد. او ادامه می دهد: با افزایش مهارت گفت وگو و مشورت می توانیم میزان خودکشی را به حداقل برسانیم، به شرطی که اصول آن را بلد باشیم. موسوی چلک درباره اینکه دسترسی به سامانه اورژانس اجتماعی زمانبر است، میافزاید: نمی خواهم کمبود مددکار و ضعف های موجود را توجیه کنم، اما به دلیل آسانی خط ۱۲۳ بسیاری از افراد آن را اشتباه میگیرند و تعداد مزاحمان تلفنی هم در این سامانه کم نیست. او ادامه می دهد: وقتی مردم یاد بگیرند که برای مشکلات اجتماعی خود به ۱۲۳ زنگ بزنند نه ۱۱۰ یعنی این مرکز شناخته شده است، اما متاسفانه هنوز این اشتباهات رخ می دهد و نیازمند فرهنگسازی هستیم، چرا که آگاهی مردم نسبت به این سامانه کم است.