بخش دوم از سلسله واکاوی های مسائل اجتماعی ایران: آیا در جامعه ما فقر، زنانه شده است؟
طی دو دههی اخیر آسیب های اجتماعی در سطح جامعه افزایش یافته و به دلایلی نظیر سوء مدیریت در بخش هایی از کشور و وجود تحریم های گسترده بین المللی شاهد رکود و تورم در سطح اقتصاد بوده ایم که در نتیجه بر بسیاری از نهادها و زیرساخت های جامعه تاثیرگذاشته است. در این رابطه، فقر به عنوان یکی از معیارهای سنجش میزان توسعه یافتگی جوامع از اهمیت زیادی برخوردار است. هورتون فقر را شرایطی می داند که در آن اشخاص آنقدر پول ندارند که بتوانند حداقل استانداردهای سلامت و بقای خود را تامین نمایند. در تعریف دیگر می توان فقر را فاصله ی بین احساس نیاز و ارضای نیاز تعریف نمود (سام آرام و عالمین، ۱۳۹۲).
فقر می تواند پدیدهای نسبی یا کیفی باشد. کیفی بودن فقر به دلیل ارتباط آن با کیفیت تنوع زندگی انسان و نسبی بودن نیز به دلیل مطرح بودن در برابر سایر انسانهاست. در مفهوم جدید، فقیر به فردی گفته می شود که از قدرت انتخاب کمتر و محدودتری در زندگی برخوردار باشد. لذا فقر صرفاً درآمدی و معیشتی نیست. بلکه فقر فرهنگی، انسانی و قابلیتی نیز مطرح است که با بیسوادی، تبعیض جنسیتی، عدم حضور در فعالیتهای اجتماعی، عدم بهره مندی از فرصتهای رشد، عدم توانایی در استیفای حقوق خود و دسترسی محدود به فرصت های شغلی همراه است( قادری و اکبری، ۱۳۹۵).
بنابراین فقر میتواند دارای جنبههای مختلفی باشد و از منظرهای متفاوتی مورد تحلیل قرار گیرد. یکی از مسائلی که طی چند سال اخیر از طرف سیاست گذاران اجتماعی و برخی از کارشناسان و متخصصان مورد بحث قرار گرفته است مفهوم زنان شدن فقر(The Feminization of Poverty) است. این اصطلاح اشاره به توزیع نابرابر ثروت بین مردان و زنان و افزایش بیکاری و کاهش درآمد در بین زنان دارد. به گونه ای که زنان توانایی ادارهی زندگی خود را نداشته و یا به سختی قادر به گذراندن زندگی میباشند. امروزه زنان و دختران ۷۰ درصد از مردمان فقیر جهان را تشکیل میدهند (فورستل۲۰۰۸). علاوه بر این زنان در مقایسه با مردان احتمال بیشتری دارد که بیکار شوند. در سال ۲۰۰۸ میزان بیکاری جهانی در بین مردان ۵٫۹ درصد و زنان ۶٫۳ درصد بود (سازمان بین المللی کار ۲۰۰۹). بر طبق گزارشهای موجود در کشورمان در سال ۱۳۹۲ نرخ بیکاری در بین مردان به ۸٫۶ درصد و در زنان به ۱۹٫۹ درصد رسیده بود. یعنی زنان تقریباً دو برابر و نیم مردان بیکار بودهاند. هر چند شاخص امید به زندگی در بین زنان ایرانی در حدود ۲ سال بیش تر از مردان ایرانی است. از طرف دیگر میزان زنان سرپرست خانوار به دلایلی نظیر طلاق و فوت همسر افزایش یافته است. به صورتی که ۱۲ درصد از خانوارهای ایرانی را زنان سرپرست خانوار تشکیل می دهند که اکثراً از مشکل بیکاری و فقدان درآمد رنج می برند. زنان سرپرست خانوار از فقیرترین خانوادهها هستند که تنها توسط یک زن اداره میشوند.
جان هودگس مدیر دفتر برابری جنسیتی در سازمان بین المللی کار توضیح میدهد که افزایش نابرابری در درآمد و گسترش بیکاری در بین زنان باعث زنانه شدن فقر میگردد. بر طبق نظر ایشان، زنان میزان اشتغال کمتر و کنترل ناچیزی بر دارایی و منابع دارند. عمدتاً در مشاغل غیر رسمی با درآمد کم و شرایط آسیب پذیر حضور دارند. آنها امنیت اجتماعی کمتری دارند و در مقایسه با مردان در جایگاه ضعیفتری قرار داشته و اغلب در معرض بحرانهای روانی و اجتماعی قرار می گیرند(سازمان بین المللی کار ۲۰۰۹، ص ۱).
دو گروه از زنان ممکن است بیشتر در معرض خطر ناشی از فقر قرار داشته باشند. ۱- زنان سرپرست خانواری که همراه فرزندانشان زندگی مینمایند و ۲- زنان مسن بالای ۶۵ سال که همسرانشان فوت شده و فاقد درآمد مکفی می باشند.
علی رغم افزایش زنان سرپرست خانوار، گسترش فقر در بین زنان و آسیب پذیری بیشتر آنها در مقایسه با مردان، روند وضعیت بیکاری و اشتغال کشور نشان می دهد که طی دهه ی اخیر مردان نیز متاثر از شرایط نامناسب اقتصادی بوده اند. به گونه ای که وضعیت اقتصاد، تورم، بیکاری و رکود بر مردان سرپرست خانوار و کل سیستم خانواده تاثیر منفی گذاشته است. همچنین برنامهی مشخصی نیز به منظور مهار فقر در کشور ارایه نشده و شکاف طبقاتی افزایش یافته است. هر چند میزان تورم تا حدودی مهار گردید اما برنامه های اجتماعی و ضد فقر با هدف کاهش نابرابری های اجتماعی و شکاف درآمدی تا کنون به اجرا درنیامده است. در نتیجه بر میزان زنان سرپرست خانوار و گسترش فقر در بین آنها و سایر اقشار جامعه از جمله مردان تاثیر گذاشته است. به نظر می رسد ادامه ی وضعیت موجود تبدیل به یک بیماری مزمن و لاینحل شده است. به صورتی که راه حل مشخصی به منظور کاهش آسیب ها و مشکلات اجتماعی موجود ارایه نشده و استراتژی مشخص و مطئمنی با هدف کنترل وضعیت موجود و به منظور مقابله با فقر و آسیب های اجتماعی طراحی نگردیده است. عمدتاً طرح های موجود نیز نمایشی و فاقد کارایی لازم می باشند. ارایه ی سبد کالا، یارانه ی نقدی و مستمری نیز کمکی به کاهش فقر نکرده است و در موارد متعددی چنین طرح هایی مولد نابرابری و افزایش تورم و در نتیجه بیکاری و شکاف طبقاتی در سطح جامعه بوده است.
برای کاهش پیامدهای فقر و جلوگیری از بدتر شدن وضعیت زنان به نظر میرسد طرح های توانمندسازانه با بهره گیری از الگوهای کشورهای در حال توسعه و با تاکید بر ظرفیت های بومی و منطقه ای در سطح کشور می تواند تا حدودی به کاهش نابرابری جنسیتی، فقر و نابرابری در بین زنان کمک نماید. مفهوم توانمندسازی به معنی بسط آزادی، انتخاب و عمل است. هنگامی که مردم انتخاب واقعی را تجربه نمایند می توانند بر زندگی خود کنترل داشته باشند. لذا میتوان به گسترش داراییها و قابلیتهای زنان برای مشارکت، چانه زنی و مذاکره، تاثیرگذاری و پاسخگو کردن نهادهای موثر بر زندگی آنها پرداخت و اقدام به توانمندسازی زنان نمود( بانک جهانی، ۱۳۹۴).
در پایان ذکر این نکته لازم است که علی رغم گسترش فقر در بین زنان و افزایش زنان سرپرست خانوار، به دشواری میتوان ادعا نمود که در کشورمان فقر زنانه شده است. هر چند میزان بیکاری در بین زنان بیشتر از مردان بوده و میانگین درآمد زنان کمتر از مردان می باشد. زیرا شرایط اقتصادی به میزان گسترده ای نیز در کاهش سطح درآمد مردان و افزایش فقر در بین آنها و بیشتر خانوادهها تاثیرگذار بوده است. اما به توجه به روند موجود به نظر میرسد که فقر در بین زنان افزایش یافته و چنانچه وضعیت فعلی کنترل نشود در آیندهی نه چندان دور شاهد پدیدهی زنانه شدن فقر در کشور خواهیم بود. زنان اغلب قربانی شرایط نابرابر، آزار و اذیت همسر، اعتیاد و فقر بوده اند و لذا توانمندسازی و گسترش فرصت های برابر زنان با مردان در زمینه های اشتغال و درآمد از اهمیت زیادی برخوردار بوده و به کاهش آسیب پذیری آنها و فرزندانشان کمک خواهد نمود.
منابع
– بانک جهانی(۱۳۹۴)؛ توانمندسازی و کاهش فقر؛ ترجمهی فرزام پور اصغر سنگاچین و جواد رمضانی، انتشارات کریم خان زند
– سام آرام، عزت الله، عالمین، شقایق( ۱۳۹۲)؛ مددکاری جامعه ای؛ انتشارات علمی
– قادری، سلمان، اکبری، اصغر(۱۳۹۵)؛ بی خانمانی؛ انتشارات آرون
-Foerstel, Karen. 2008. “Women’s Rights: Are Violence and Discrimination Against Women
declining?” Global Researcher
-ILO (International Labour Organization). 2009 (March). Global Employment Trends for
Women. Available at http://www.ilo.org
-ILO News. 2009. “ILO Warns Economic Crisis Could Generate up to 22 Million More
Unemployed Women in 2009, Jeopardize Equality Gains at Work and at Home.”
Available at http://www.ilocarib.org.t
نویسندگان: سلمان قادری | مددکار اجتماعی و دانشجوی دکتری جامعه شناسی
لیلا فرقانی | دانشجوی دکتری جامعه شناسی
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران