از شاخص فلاکت اقتصادی تا شاخص فلاکت اجتماعی، با تأکید بر فلاکت استان کرمانشاه
از شاخص فلاکت اقتصادی تا شاخص فلاکت اجتماعی، با تأکید بر فلاکت استان کرمانشاه
دکتر فاضل الیاسی- پژوهشگر پسا دکتری دانشگاه تهران
مفهوم Misery در فرهنگ لغت با مفاهیمی همچون:
بدبختی، بیچارگی، تهی دستی، نکبت و پستی آورده شده است اما در علم اقتصاد به مثابه یکی از شاخص های فلاکت به کار برده می شود.
شاخص فلاکت ( Misery index ) از جمله نماگرهای اقتصادی است که توسط ( Robert Barro ) رابرت بارو و ( Arthur Okan ) آرتور اکان ) در دهه هفتاد میلادی معرفی شد، شاخص فلاکت شاخصی است که از ترکیب نرخ تورم ( Inflation Rate ) و نرخ بیکاری ( unemployment Rate) به دست می آید.
در این نوشتار قصد تعریف تمام زوایای شاخص فلاکت و تغییر این مفهوم در عصر حاضر را ندارم، هدف من بیان ارتباط مستقیم فلاکت با دو شاخص که اغلب آن را اقتصادی فرض می کنند، یعنی تورم و بیکاری با آسیب های اجتماعی و روانشناختی است.
۱- در سطح کلان طبق آمارهای رسمی حدود ۴۰ میلیون نفر در ایران یعنی نصف جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی می کنند.
۲- میزان تورم در اردیبهشت امسال با میانگین ۳۶٪ اعلام شده است که در برخی موارد به ۱۳۶ ٪ نیز رسیده است.
اما در سطح استان کرمانشاه، این استان از لحاظ بیکاری رتبه اول کشور را به خود اختصاص داده است، حدود ۷۰٪ در صد از واحدهای تولیدی در شهرک های صنعتی این استان تعطیل و شبه تعطیل هستند. وجود زمین های کشاورزی مرغوب، جاذبه های گردشگری فراوان، موزاییک فرهنگی در بزرگترین استان کردنشین در ایران، دارا بودن مرز مشترک با اقلیم کردستان و عراق و غیره نتوانسته است این استان را در دام فقر و بیکاری نجات دهد، که در موارد بسیاری می توان مسائل فوق را به ناکارآمدی و بی تدبیری مسولان استانی دانست، برای مثال: در جریان طرح سامانه گرمسیری به جای استفاده از این طرح جهت کاهش نرخ بیکاری خیلی از دهستان ها و روستاهای مجاور این طرح (دهستان پشتنگ ذهاب و قلخانی و …که در یک الی سه کیلومتری این کانال قرار دارند) از این طرح محروم شده اند، در حالی که صدها کیلومتر تداوم دارد و تا ایلام و … در نظر گرفته شده است.
عدم استفاده مطلوب از مرز خسروی و بازارچه ها، عدم حمایت از تولید کنندگان، و فقدان برنامه ای سیاستی در حوزه اشتغالزایی، حاکم بودن افراد پوپولیست و رانتی و جناحی بودن مسولیت ها در فلاکت استان دخیل بوده و هست.
اگر چه ممکن است جامعه شناسان مانند اقتصاددانان از پیچیدن یک نسخه برای فلاکت اجتماعی پرهیز کنند، اما قرار گرفتن کرمانشاه در قعر جدول شاخص فلاکت و کثرت آسیب های اجتماعی در این استان که میتوان آن را مادر آسیب های اجتماعی نامید، خود نشان دهنده ارتباط مستقیمی است میان بیکاری و آسیب های اجتماعی، تا جایی که میتوان خود بیکاری نیز یک مساله اجتماعی به حساب آورد.
شاخص فلاکت که اغلب اقتصادی و توسط اقتصاددانان تعریف شده است چه تبعاتی بر جامعه دارد؟
۱- رابطه ای مستقیم بین نرخ بیکاری و جرم وجود دارد.
۲- رابطه ای مستقیم بین بیکاری و آسیب های اجتماعی وجود دارد، مانند:
– استان کرمانشاه با رتبه اول بیکاری در کشور دارای رتبه های
– طلاق
– اعتیاد
– خشونت خانوادگی
– ناشادابی اجتماعی- افسردگی
– اچ آی وی
– خودکشی
– فقر را به خود اختصاص داده است، این استان یکی از مهاجر فرست ترین استان های ایران نیز هست.
مرکز استان کرمانشاه با حدود ۳۰۰ هزار حاشیه نشین یعنی حدود یک سوم ساکنین کلان شهر کرمانشاه حاشیه نشین هستند، در اصل کلانشهر شدن شهر کرمانشاه ناشی از توسعه اقتصادی، اجتماعی و رشد نهادها و تشکل های مردم نهاد نبود، بلکه برآیند بلایای طبیعی و فجایع انسانی است.
– جامعه استان کرمانشاه بدهکارترین جامعه در ایران نیز هستند، در جریان زلزله کرمانشاه حدود ۴۰ هزار واحد تخریب و ۶۰ هزار واحد تعمیری به دنبال داشت که بر اساس آمارهای رسمی حدود ۷ هزار میلیارد تومان به افراد زلزله زده وام پرداخت شده است.
تأثیر ۸ سال جنگ ایران و عراق که شهرها و روستاهای زیادی از استان کرمانشاه به اشغال نیروهای عراقی درآمد و ویران شد، زلزله ۲۱ آبان سال نود و شش در استان کرمانشاه، تبعیض، محرومیت و ناعدالتی بر رساندن این استان به قعر جدول فلاکت یعنی ۴۶.۵ محسوس است.