فوریت های فرهنگی و اجتماعی یا آن هم اورژانس فرهنگی و اجتماعی که با هدف رسیدگی به معضلات فرهنگی و اجتماعی در مواقع بحرانی پیاده سازی و راه اندازی شد در حال حاضر، خود با معظلات و مسائل و مشکلات بسیاری دست و همچنین پنجه نرم می کند، نهادی که گویی از آن هم ابتدا نارس متولد شد و همچنین ناقص نیز به حیات خود ادامه داد.
اغمای فوریتهای فرهنگی و اجتماعی در فقدان نیرو/ نقش اورژاﻧﺲ اﺟﺘﻤﺎعی در ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی از ﺟﺮمبه به گفته روزنامه نویس و خبرنگار تیم فرهنگی و اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوون،آسیب ها و همچنین ناهنجاری های فرهنگی و اجتماعی در سالهای اخیر با روند رو به رشد و همچنین تزاید محسوسی مواجه بوده می باشد.
منزل و خانه گریزی، بی خانمانی، طلاق، اعتیاد، فقر، بیکاری، مهاجرت،دزدی و همچنین… تنها بخشی از ناهنجاری هایی می باشد که در لایه های پیدا و همچنین پنهان فرهنگی و اجتماعی به چشم می خورد.
بعضی از آمار نشر یافته شده شده در رسانه ها بیش از پیش عمق نگرانی ها و همچنین نارسایی های فرهنگی و اجتماعی را به تصویر می کشد،آماری همچون بازگشت و همچنین لغزش دوباره ٨٠ قسمت و بخش از معتادان به مصرف مجدد مواد اعتیاد آور و مخدر،یا نسبت ۶٠ درصدی مقدار و اندازه و میزان طلاق به ازدواج در بعضی از شهرستان ها و همچنین منطقه ها و مناطق ایران،نمونه هایی از آن آمار نگران کننده محسوب می می شود.
آماری که چندی پیش مرتضی میرباقری،دست یار فرهنگی و همچنین فرهنگی و اجتماعی وزارت کشور در نخستین جلسه شورای فرهنگی و اجتماعی کشور در سال شمسی جاری به آن هم اشاره کرد. در آن حجم از معظلات و مسائل و مشکلات و همچنین دغدغه های فرهنگی و اجتماعی،ساز وکاری تعریف و همچنین پیش بینی شد که پیرو آن هم مقرر بود،به مثابه تسکین دهنده ای بر تن نحیف و همچنین بیمار ضایعه های فرهنگی و اجتماعی سرویس ها و خدمات اورژانسی را در آن حوزه ارائه کند،ساز وکاری که تحت عنوان اورژانس فرهنگی و اجتماعی یا فوریت های فرهنگی و اجتماعی مطرح شد،ولی باید توجه داشت گویی آن مجموعه خود نیز دچار معظلات و مسائل و مشکلات ریز و همچنین درشتی می باشد که چرخ گردون ارائه سرویس ها و خدمات را در آن هم با کندی و همچنین موانعی جدی همراه ساخته می باشد.
کمبود نیرو یکی از عمده ترین دغدغه های اورژانس فرهنگی و اجتماعی به شمار می رود که زیرا و به درستی که بار سنگینی بر آن مجموعه آویخته می باشداین کمبود جدی زمانی اکثرا و بیشتر خود را نمایان می سازد که طبق اظهارات حبیب ا… مسعودی فرید،دست یار فرهنگی و اجتماعی نهاد بهزیستی کشور،١۴٠ شهرستان بالای ١۵٠ هزار فرد یا شخص کشور فاقد چنین ساز و همچنین کاری جهت مقابله با آسیب های فرهنگی و اجتماعی در مواقع اورژانسی،بحرانی یا فوریتی می باشد.
به تعبیری می قدرت گفت میلیون ها فرد یا شخص از چنین خدماتی محروم خواهند بود و همچنین آن در شرایطی می باشد که نرخ آسیب ها و همچنین نارسایی های فرهنگی و اجتماعی چندان مطلوب به نظر نمی رسد.
* کمبود ٣ هزار فرد یا شخص قوه انسانی در اورژانس فرهنگی و اجتماعی
مسعودی فرید در تشریح مقدار و اندازه و میزان کمبودهای آن مجموعه عنوان می کند:حداقل ٣ هزار کمبود نیرو در آن مجموعه وجود دارد و همچنین نیروهای فعلی نیز به دلیل عدم استخدام رسمی،به محض جذب نیرو در ارگانی دیگر بهزیستی را ترک می کنند.
*هنگام و زمانی که اورژانس فرهنگی و اجتماعی در گرفتن صد دستگاه خودروی ون ناکام می ماند
کمبودهای اورژانس فرهنگی و اجتماعی صرفا به حوزه انسانی ختم نمی می شود،بلکه در قسمت و بخش سخت افزاری نیز آن مجموعه با کمبودها و همچنین کاستی هایی جدی مواجه می باشد.
موضوعی که با اظهارات مدیرکل سابق دفتر آسیب های فرهنگی و اجتماعی بهزیستی و همچنین نخستین بانی اورژانس فرهنگی و اجتماعی هویدا می می شود.
او همچنین در پاسخ به سئوالی در خصوص علت حضور کمرنگ ون های فوریت های فرهنگی و اجتماعی می گوید:مسائل و همچنین نارسایی های فرهنگی و اجتماعی آنچنان که بایستی و حتما جدی گرفته نمی شوند واین امر زمانی محسوس می می شود که آن مجموعه در گرفتن ١٠٠ دستگاه ون جهت بکارگیری در فوریت های فرهنگی و اجتماعی ناکام و همچنین ناموفق می باشد.
سید حسن موسوی چلک،ریاست فعلی انجمن مددکاری ایران،با ذکر مباحث و مطالب فوق به آن موضع نیز اشاره می کند که در صورتی که دستگاه و همچنین نهاد غیره ای در خواست یک هزار ون را مطرح کند،آن مستلزم و نیاز تامین می می شود و همچنین آن اظهارات موید تبعیضی می باشد که در توزیع متوازن و همچنین عادلانه امکانات در آن عرصه حساس وجود دارد.
* فلسفه شکل گیری اورژانس فرهنگی و اجتماعی
تولد اورژانس یا فوریت های فرهنگی و اجتماعی به دهه ٧٠ باز می گردد،زمانی که آسیبی جهت رشد اکثرا و بیشتر خیز برداشته بود و همچنین آن امر باعث شد تا جهت مهار وکنترل آن نارسایی و همچنین گره گشایی از بعضی معظلات و مسائل و مشکلات شهروندان و مردم شهر در حوزه های فرهنگی و اجتماعی ،نهادی تشکیل می شود تا پوشش دهنده چنین نیازهایی می شود.
در سال شمسی ٧٨ آن نهاد در چهار قسمت و بخش مرکز مداخله در بحران،(جهت شناسایی اشخاص در معرض آسیب های احتمالی و همچنین کاستن از شدت و همچنین ضریب بحران)، مرکز پایگاه های سرویس ها و خدمات فرهنگی و اجتماعی( جهت استقرار در سکونتگاه های غیر رسمی یا آن هم حاشیه نشینی)، سامانه تلفنی ١٢٣ ( جهت ارائه سرویس ها و خدمات در مواقع اضطراری همچون همسرآزاری،کودک آزاری،سالمند آزاری،گریز و فرار دخترک های جوان و ازدواج نکرده،خودکشی و همچنین..).و همچنین تیم های سیار ون سفید رنگ با خط های بنفش( که با هدف وارد شدن و همچنین حضور سریع و همچنین فوریتی در موارد بحرانی تعریف شدند) فعالیت خود را آغاز کرد.
* ۵٠٠ تماس غیر مرتبط تا پایان سال شمسی ٩۴
یکی از نارسایی های موجود دیگر در مسیر آن مجموعه،به عدم آشنایی کافی شهروندان و مردم شهر به آن ساز وکار و همچنین سامانه ١٢٣ باز می گردد،بطوریکه طبق اظهارات دست یار فرهنگی و اجتماعی بهزیستی،از ۶۵٠ هزار تماس حاصله با آن مجموعه تا پایان سال شمسی ٩۴ تنها ١۵٠ هزار تماس مرتبط بوده می باشد.
با مقایسه آمار فوق در بازه زمانی یکساله سال شمسی ٩۴،با تعداد پرونده های تشکیل شده در محاکم قضایی در سال شمسی مذکور و همچنین مقدار و اندازه و میزان تماس های مرتبط با آن مجموعه،به روشنی در می یابیم که آنچنان که بایستی و حتما آن مجموعه معرف حضور شهروندان و مردم شهر و همچنین جامعه نیست.
* وظیفه اورژانس فرهنگی و اجتماعی چیست؟
فرید براتی سده در خصوص وظایف آن مجموعه می گوید:هدف از تشکیل اورژانس مذکور مبتنی بر آن امر می باشد که با ارائه سرویس ها و خدمات و همچنین مداخلات به موقع و همچنین به هنگام روانشناس و همچنین مددکار،از مبدل شدن معظلات و مسائل و مشکلات فرهنگی و اجتماعی به موارد حاد و همچنین دامنه دار و همچنین بزه های پیچیده و همچنین مجرمانه جلوگیری می شود و همچنین آن در حالی می باشد که امکانات متناسب جهت تحقق آن امر در چنین بسته ای وجود ندارد.
براتی سده با اشاره به کاستی هایی همچون عدم برخورداری از هویت آن اورژانس(در انظار و افکار عمومی)و همچنین ضعف هایی که در قوه انسانی و همچنین به روز بودن دانش با آن هم مواجه می باشدبه موضوعی دیگر نیز اشاره می کند که به نوعی می قدرت آن هم را گلایه یا نقدی از سوی او همچنین به آن ساز وکار قلمداد کرد.
او همچنین می گوید:تمرکز اورژانس فرهنگی و اجتماعی بر سرویس ها و خدمات مددکارانه می باشد و همچنین آن در شرایطی می باشد که بایستی و حتما بر سرویس ها و خدمات روانشناختی تمرکز بیشتری لحاظ می شود.
آن روانشناس عنوان می کند:مددکار با نوعی از نگاه حمایت فرهنگی و اجتماعی همراه و همچنین عجین می می شود و همچنین آن در شرایطی می باشد که سرویس ها و خدمات چنین واحدی در دراز مدت محرز و همچنین مشخص می می شود و همچنین در واقع امر سرویس ها و خدمات اورژانس فرهنگی و اجتماعی در فوریت و همچنین کمک رسانی سریع جهت کاهش بحران معنا پیدا می کند.
البته اظهارات فوق مورد قبول موسوی چلک نیست و همچنین او همچنین معتقد می باشد اورژانس فرهنگی و اجتماعی بایستی و حتما با برخورداری از بسته ای اعم از پزشک،روانپزشک،کارشناس علوم تربیتی،مشاور حقوقی،مددکار،روانشناس و همچنین…التیام دهنده آسیب های فرهنگی و اجتماعی در ابعاد متنوع و گوناگون و مختلف باشد.
فارغ از آن تفاوت در نوع و همچنین نگاه آن دو کارشناس و همچنین فعال حوزه فرهنگی و اجتماعی،نباید از نظر دور داشت که می طلبد دستگاه های ذیربط در آن خصوص با اتخاذ تدابیری صحیح،امکانات و همچنین الزامات آن مجموعه را به نحو شایسته ای تامین کنند و همچنین بدون شک در تحقق آن امر خطیر،نقش آفرینی حکومت،خیلی زیاد حائز اهمیت و همچنین سازنده خواهد بود.
در شرایطی که شیب تند و همچنین صعودی آسیب های فرهنگی و اجتماعی رو به افزایش می باشدحضور فعالانه آن مجموعه،نقش موثری در مهار آسیب های سهمگین تر فرهنگی و اجتماعی ایفا می کند،امری که لازمه آن هم تامین امکانات سخت افزاری و همچنین نرم افزاری کافی و همچنین مطلوب می باشددر غیر اینصورت جز نام و همچنین نشان،شاهد کار آمدی ویژه ای از آن نهاد نخواهیم بود، بسته ای که بطور یقین با لحاظ کردن توجه هرچه اکثرا و بیشتر می تواند تسکین دهنده بسیاری از ناملایمات فرهنگی و اجتماعی در مواقع بحرانی می شود.